سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دنیای من پر از عکس و حرف نگفته

صفحه خانگی پارسی یار درباره

شدم بیگانه با هستی ز خود بی خود تر از مستی

    نظر
سلام دوستان گل جدید و دوستان گل قدیمی که شاید یه روزی گذرشون به اینجا افتاد

مدت زیادی میشه پست ندادم خوب نمی رسم یعنی واقعا گرفتار شدم گرفتار به توان 100 دلم برای اینجا تنگ شده بود خونه امنی که می شه هر چی هستو نیست گفت

راستش دلم گرفته خیلی زیاد مشغله فکری دارم ( کیه که نداشته باشه ؟) عنوانو زیاد دقت نکنید همیشه توی اینکه عنوانو چی بزارم گیر می کردم الانم داشتم یه اهنگ گوش می دادم از روی اون عنوان رو انتخاب کردم

این روزا بحث انتخابات داغ شده ای کاش توی سال چند روز هم بود که بحث تنها نبودن داغ میشد داشتم به این فکر می کردم که مردم بر چه اساس از یک اهنگ خوششون میاد ایا واقعا صداست که مد نظرشونه ؟ یا صدا بهانس !!!!

به شخصه صدا زیاد برام ملاک نیست محتواشه که مهمه به اینکه قافیه داره یا نداره کاری ندارم تنها به این فکر می کنم که چقدر داره از حال فعلیه من می خونه منظورمو می گیرید !!!؟

مثلا طرف که عاشقه تا یه اهنگ عاشقانه گوش می ده می گه عجب اهنگ باحالی و 1000 بار گوش می ده که حفظ میشه بعد می گن اخه این اهنگ چیه میگه صداش توپ  فلانه در حالی که خودشم می دونه مظمونشه که به دلش نشسته

دلم می خواد اهنگ مرغ سحر ناله سر کن  - داغ مرا تازه تر کن    گوش بدم

نمی دونم چمه به شدت دپرسم یه دل سیر گریه کم دارم بغض کردم شدید اما می ترسم از شکستنش چون تنها نیستم

یه زمانی نماز خوندن ارومم می کرد اما حالا سر نماز تمرکز ندارم نمی دونم چم شده یه جورایی سر در گم شدم

خیلی دلم می خواد مثل قدیم هر شب اینجا بنویسم از همه چیز .
 هر دفعه که اومدم اینجا همینو گفتم اما باز نشده مدتها سر بزنم دلم نمی خواد نوشتنو تموم کنم می ترسم دیگه نتونم بیام اینجا محل تنهاییامه دل تنگیام افکارم .

البته می دونم هیچکی نیست که واقعا از ته دلش خوشحال باشه و بخنده . عجیبه از بس همه دپرس شدیم که دیگه اینو طبیعی می دونیمو بچه هامونو با دست خودمون می فرستیم تو مشکلات که به حساب گرگ بارون دیده بشه جالبه که نمیایم گرفتاری هارو از بین ببریم و به این فکر می کنیم که زودتر بچه هامون اماده بشن برای رو به رو شدن با این جور مسایل جالبه که دیگه به هیچ چیزه خوب فکر نمی کنیم

شاید اگر این همه دل تنگی این همه مشکل نبود قشنگ ترین چیز دنیا از دید ما رسیدن به یار نبود چیزی که 99 درصد مواقع با شکست همراه و چیزی جز ناراحتی 2 چندان نداره ذهنم پر شده از سوالات مختلف

به قول معروف از هر دری سخنی شده ذهن من که هی از این شاخه به اون شاخه می پره منم که خودمو سپردم بهش حداقل اینجا راحت باشه  می خوام با بقیه فرق کنم نمی خوام افکارمو مخفی کنم و بهش بها ندم

شما چند بار سعی کردید اینکارو انجام بدید !؟