امروز و دیشب من و یه شعر
واای ساعت 11 شبه خیلی دیر شده تایم خوابم گذشته
خلاصه شب نه بدی بود و نه خوب گذشت خدارو شکر هنوز نفسی میاد و میره
از تمام دوستان گلم که نظر می دن خیلی ممنون نمی خوام چیز تلخی بنویسم دیشب دو تا قناری خریدم خیلی نازن اما گرون تموم شد 230 تومان پولشون شد بابام جا خورد اخه گفته بودم 70 تومانه که بیاد برام بخره اما یه عادت داره روش نمیشه بگه نه اخه میشناسنش منم کلی از این قضیه سو استفاده می کنم اما بعدش اینطورم کرد نه بابا شوخی کردم سر پول هیچی نمیگه بعد کلی با هم خندیدم گفت دیگه من باشم گول تورو بخورم البته زیاد اینو میگه
خوب دیگه یه شعرم بزارم نگید اومد وراجی کرد رفت
شعار من : هر شعر ارزش یه بار خوندن رو داره اینم تا حالا نشنیدید می گید نه امتحان کنید
نگاه تو به قدر اسمان است
هزاران حرف در چشمت نهان است
ولی چشمان تو ارام و سردند
و این ارامش اتش فشان است