سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دنیای من پر از عکس و حرف نگفته

صفحه خانگی پارسی یار درباره

ان کس که از من وقت را پرسید

شعر ها ,     نظر

اینم یه شعر دیگه اما امشب دیگه کلی حرف دارم باید بگم الکی گلایه نکنید

 

ان کس که از من وقت را پرسید

یک لحظه شاید اشک من را دید

از کوچه های غربت شعرم

صد ها غزل از واژه هایم چید

با من نگفت از عشق از ماندن

اما سخن ها گفت از تردید

هر لحظه در غربت مرا گریاند

هر لحظه در عزلت به من خندید

دستش چنان دست مرا پس زد

چشمان من از عشق او بارید

افسوس او در فصل فصل عشق

معنای بودن را نمی فهمید